عاشقان امام خامنه ای ...أین عمار؟

عاشقان امام خامنه ای ...أین عمار؟

اولین و قدیمی ترین فعالیت و اجتماع مجازی با نام : عاشقان امام خامنه ای ، متعلق به ما و همراهان ما می باشد، همچنین نام فعالیت ما به دست حضرت آقا رسیده و دعای خیر ایشان باما و همراهان ماست
عاشقان امام خامنه ای ...أین عمار؟

عاشقان امام خامنه ای ...أین عمار؟

اولین و قدیمی ترین فعالیت و اجتماع مجازی با نام : عاشقان امام خامنه ای ، متعلق به ما و همراهان ما می باشد، همچنین نام فعالیت ما به دست حضرت آقا رسیده و دعای خیر ایشان باما و همراهان ماست

جابجایی گروه عاشقان امام خامنه ای

لیک جدید گروه قدیمی عاشقان امام و رهبری


سلام و درود بی پایان به عاشقان حضرت امام خامنه ای

گروه ما تغییر مکان داد 
به اولین و قدیمی ترین گروه مذهبی با نام عاشقان امام خامنه ای بپیوندید.


چرا به امام‌ خامنه ای امام میگویند؟

آیا تابه حال دقت نمودید که چرا ازآغاز انقلاب تاکنون در رسانه های غری وشبکه های خبری لفظ امام درمورد حضرت امام خمینی و الان درمورد حضرت امام خامنه ای به کارنمی رود درحالی که این رسانه ها اهل اسلام و تشیع نیستند؟

یکی از پیشکسوتان انقلاب که قبل ازانقلاب مدتی در اروپا مشغول تحصیل بوده این گونه می گوید: بنده سال ۵۹ به یکی از اساتید آلمانی که کار رسانه ای نیز می کرد گفتم «استاد! چرا رسانه های شما نمی گویند امام خمینی؟ ». خنده ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم! ». بعد کیفش را باز کرد و ترجمه ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه » امام خمینی رو از آن درآورد. بنده که قبلا ترجمه آلمانی این کتاب رو ندیده بودم با تعجب نام ناشرش رو پرسیدم که گفتند ناشران آلمان شرقی کمونیست. بعد رو به من کرد و گفت: شما این کتاب رو خوانده اید؟ » جواب دادم: «بله »، جواب داد: «ما هم همین طور، آقای خمینی شما یک تئوری جهانی دارد که اکنون ما درصددیم تئوری جدید، در برابر تئوری ایشان مطرح کنیم. ایشان «سیستم امت-امامت » را در برابر سیستم های موجود درجهان تعریف کرده اند. بنابراین اگر ما از لفظ «امام » برای ایشان استفاده کنیم، با توجه به اینکه کلمه «امام » قابل ترجمه نیست و مابه ازایی ندارد، جایگاه رهبری آقای خمینی در بین کشورهای دنیا شاخص می شود. ولی وقتی از لفظ «رهبر » استفاده کنیم، با بار منفی که این کلمه در فرهنگ غرب دارد ایشان را در اذهان عمومی، هم ردیف استالینو موسیلینی و هیتلر قرار می دهیم. این چنین هم از بعد ایدولوژیکی و هم رسانه ای کلمه ی «رهبر » به نفع ما و کلمه ی «امام » به نفع آقای خمینی است. اگر ایشان جایگاه دینی دارند، ما به ایشان می گوییم «آیت الله »، اما لفظ «امام » بار معنوی دارد که اگرتقویت شود طوری می شود که ایشان به عنوان «امام » ؛« امت اسلامی » را حول محور رهبری خودش جمع کرده و به وحدت می رساند! و البته ما نمی گذاریم چنین اتفاق بیفتد .»


چرا امام نگوییم به کسی که نظر مشاهیر جهان راجه به او اینگونه است؛؛؛


پوتین: مسیح را در ایران دیدم


چند سال پیش پوتین، رئیس‌جمهور وقت روسیه، برای نخستین بار در طول سی سال انقلاب به ایران سفر کرد.


پوتین، شخصیتی بسیار چارچوب‌مند و منضبط بر اصول دیپلماسی است، اما با این حال چندبار پرسیده بود که دیدار با رهبر جمهوری اسلامی آیا انجام می‌شود یا نه. دیدار انجام شد. در این دیدار رهبری به نکاتی از تاریخ شوروی و قبل از آن اشاره می‌کنند که برای رئیس‌جمهور وقت روسیه جدید بوده است، پس از دیدار، مسئولین دستگاه دیپلماسی می‌گفتند رفتار وی تغییر کرده بود و شخصاً و نه از طریق وزیر خارجة خود، به وزیر خارجه وقت کشورمان گفته بود که شما حتماً سفری به روسیه داشته باشید تا با هم گفت‌وگو کنیم.


در برگشت به کشور روسیه، خبرنگاری از وی درباره نظرش راجع به رهبری ایران می‌پرسد و وی در پاسخ می‌گوید: «من مسیح را ندیده‌ام، اما تعاریف او را در انجیل شنیده و خوانده‌ام، من مسیح را در رهبری ایران دیدم».


(به نقل از حجت‌الاسلام مروی)



کوفی عنان: با دیدنش همه را فراموش کردم


کوفی‌عنان، دبیر کل سازمان ملل متحد بود. هنگام خروج از تهران و در پاویون فرودگاه گفته است:


در دوران نوجوانی که بوده‌ام در مورد شخصیت‌های کاریزما مطاله می‌کردم و همیشه این سئوال برای من مطرح بود که اگر زمانی من روبه‌روی یک شخصیت کاریزما قرار گیرم چه عکس‌العملی خواهم داشت. وی افزود: کسانی که مرا به سازمان ملل آوردند، شخصیت‌های برجستة دنیا بودند و من به آن‌ها علاقه‌مند بودم و هر کدام مثل ژاک شیراک، برای من امتیازاتی داشتند. من به شدت تحت تأثیر ژاک شیراک بودم. طوری‌که وقتی ایشان صحبت می‌کرد بدون مکث حرف‌هایی صریح می‌زد. «گورباچف» و «هلموت کهل» هم همین‌طور بودند. این‌ها کسانی بودند که نیاز به مکث نداشتند. من این‌ها را دوست داشتم.


در ملاقات با (حضرت آیت‌الله العظمی) خامنه‌ای احساس کردم که کسی را مثل او ندیده‌ام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا گرفت که از خود پرسیدم چرا شخصیتی مثل من دبیر کل سازمان ملل باشد و از معنویات چیزی نداشته باشد! با دیدن آقای خامنه‌ای هم آن شخصیت‌هایی که مرا جلب کرده بودند فراموش کردم و تحت تأثیر شخصیت معنوی ایشان قرار گرفتم. من شخصیت‌های معنوی در دنیا زیاد دیده بودم، ولی هیچ‌یک، از مسائل سیاسی اطلاع نداشتند. با دیدن آقای خامنه‌ای قداست آن شخصیت‌های سیاسی از ذهن من پاک شد. من تعجب می‌کنم ایران با چنین شخصیتی چرا در بعضی جا‌ها می‌لنگد. بعید می‌دانم به سازمان ملل هم بروم شخصیت ایشان از ذهن من پاک شود.


سید حسن نصر الله: شخصیتی عظیم و استثنایی


سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان اظهار داشته: ما با شخصیتی عظیم و استثنایی روبه‌رو هستیم که بسیاری در میان امت، چیزی درباره او نمی‌دانند و کمتر کسی با این شخصیت آگاه هستند ما می دانیم که این رهبر در میان امت و حتی در ایران چقدر مظلوم است. حتی در بارزترین و روشن‌ترین بعد در شخصیت ایشان یعنی بعد رهبری و سیاسی ایشان مظلوم است. شما در برابر شخصیتی قرار دارید که دشمنان، او را محاصره کرده اند و دوستان نیز حق او را آن‌گونه که باید ادا نمی‌کنند.


کاندولیزا رایس: خنثی کردن نقشه ها


کاندولیزا رایس وزیرسابق امور خارجه آمریکا و مشاور ارشد جرج بوش گفته رهبر ایران می‌تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهن‌ها، با صرف بیش‌ترین بودجه‌ها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند، با یک سخنرانی یک‌ساعته خنثی کند.


دکوئیار: شخصیتی به هوشمندی او ندیدم


خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل در بحبوحه جنگ تحمیلی به ایران آمد، دیداری هم با رئیس‌جمهور (آقای خامنه‌ای) داشت.


دکوئیار پس از آن دیدار پرسیده بود: رئیس‌جمهور شما از کدام دانشگاه علوم سیاسی فارغ التحصیل شده است. دکوئیار افزوده بود من مدرک دکترای علوم سیاسی دارم و ۳۰سال است کار سیاسی می‌کنم و چند سال است دبیرکل سازمان ملل هستم، در این مدت شخصیت‌های سیاسی و رئیس‌جمهورهای بسیاری را دیده‌ام اما تاکنون شخصیتی به سیاستمداری و هوشمندی او ندیده‌ام.


بنی‌صدر: اگر امام بود، صدها بار به او احسنت می‌گفت


ابوالحسن بنی‌صدر، اولین رئیس‌جمهور ایران بود که به حکم مجلس شورای اسلامی و تائید امام خمینی، به دلیل خیانت‌های مکررش، از مقام خود عزل شد، در گفت‌وگو با آبزرور گفت:


اگر ایشان [امام خمینی(ره)] زنده بود، صدها بار به آقای خامنه‌ای احسنت می‌گفت. دلیل این تحسین این است که آقای خامنه‌ای به خوبی توانسته نظامی که آقای خمینی ایجاد کرد را حفظ کند.


بنی‌صدر در حالی این اعتراف را انجام داده که پیش از آن نیز وابستگان آمریکا و رژیم صهیونیستی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم بارها تأکید کرده‌اند که مدیریت آیت‌الله خامنه‌ای موجب شکست طرح‌های آنان شده است

درگذشت آیت الله موسوی اردبیلی

:آیت‌الله موسوی اردبیلی، مرجع تقلید و عالم روحانی دار فانی را وداع گفت.

آیت‌الله موسوی اردبیلی که از روز دوشنبه به علت مشکل قلبی و ریوی در بیمارستانی در تهران بستری شده بود، ظهر امروز در سن ۹۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.

آیت‌الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، از مراجع تقلید جهان تشیع و از پیشگامان انقلاب اسلامی ایران و یکی از نزدیک‌ترین یاران امام خمینی(ره) و بنیانگذار دانشگاه «مفید» به شمار می‌آید.

او سحرگاه سیزدهم رجب ۱۳۴۴ هجری قمری، مقارن با سالروز میلاد امیرالمومنین‏ علی علیه السلام و برابر با ۸ بهمن ۱۳۰۴ هجری شمسی  در شهر اردبیل، در خانواده‏‌ای روحانی متولد شد. پدرشان از روحانیون محترم بودند که به جهت مخالفت با سیاستهای ضد مذهبی رضا شاه، سال‌ها زیر فشار مامورین حکومتی به سر برده و از جمله حدود سه سال در منزل خود به صورت محبوس زندگی می‌کردند.

ایشان تحصیلات خود را تحت نظر پدر آغاز نمودند و تا سن ۱۸ سالگی در زادگاه خود ادبیات فارسی، ریاضیات، مقدمات و بخشی از دروس سطح حوزوی را فراگرفتند.

در سال ۱۳۲۲ به قم مهاجرت کردند و در حوزه علمیه به تحصیل مشغول شدند و باقی دروس سطح را نزد اساتیدی چون حضرات آیات گلپایگانی، سید احمد خوانساری، میرزا مهدی مازندرانی و سلطانی فرا گرفتند و سپس در دروس خارج فقه و اصول حضرات آیات  بروجردی، سید محمد داماد و حجت کوه‌کمری حاضر شدند و همزمان، به تدریس دروس سطوح عالی پرداختند. در سال ۱۳۲۴ برای استفاده از حوزه علمیه نجف اشرف، به عراق عزیمت کردند و در آن شهر به مدت دو سال در دروس حضرات آیات عظام خویی و حکیم و شیرازی حاضر شدند.

در سال ۱۳۲۷ به جهت بیماری پدر به ایران مراجعت کرده و در حوزه علمیه قم تحصیلات خود را ادامه دادند. در سال ۱۳۳۹ در پی ابتلا به بیماری سختی، ناچار به اردبیل مراجعت کرده و در آن شهر به تدریس و تربیت طلّاب و انجام فعّالیت‌های اجتماعی پرداختند.

آیت الله موسوی اردبیلی از اوان جوانی به همراه تحصیلات حوزوی خود، مجدّانه در فعّالیت‌های اجتماعی و سیاسی شرکت می‌کردند. خطابه‌های پرشور او در مساجد شهرهای مختلف از جمله ارومیه، همدان، اردبیل، بابل، بندر انزلی در طول سال‌های دهه‌های ۲۰ و ۳۰ در ایجاد تحرّکات سیاسی و اجتماعی آن شهرها، تاثیر بسیاری برجای گذاشت.

پس از بازگشت به اردبیل این مجاهدات شکل جدّی‌تری به خود گرفت به طوری که او به عنوان کانون تحرکات ضدحکومتی در اردبیل و آذربایجان شناخته شده و از سوی سازمان امنیت رژیم شاه تحت تعقیب قرار گرفت. به این ترتیب مجبور به خروج از اردبیل و مهاجرت به تهران شدند. از هنگام مهاجرت به تهران در سال ۱۳۴۷ تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، او در کنار تلاش‌های علمی خود، با تاسیس و اداره مراکزی چون موسسه مکتب امیرالمومنین(ع)، کانون توحید و مدارس مفید، به تربیت جوانان و دانشجویان مسلمان پرداخته و ضمن آشنا کردن آنان با مبانی اسلامی، در کنار سایر همرزمان خویش، از جمله آیت الله شهید مطهری و آیت الله شهید بهشتی، بذر انقلاب را در دل جوانان مسلمان کاشته و کادرهای اجرایی آینده انقلاب را تربیت کردند. بسیاری از آن جوانان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی عهده‌دار مسؤولیت‌های مهمّی از جمله وزارت، نمایندگی مجلس، استانداری یا سفارت شدند و نقش چشمگیری در اداره کشور ایفا کردند.

با اوج‌گیری انقلاب اسلامی و مهاجرت امام خمینی (ره) به پاریس در سال ۱۳۵۷، شورای انقلاب اسلامی تشکیل شد و ۵ نفر از مهم‌ترین شخصیت‌های انقلابی، از جمله آیت الله موسوی اردبیلی، از سوی امام به عضویت این شورا منصوب شدند. این شورا رهبری انقلاب اسلامی را تا پیروزی آن و همچنین اداره کشور را تا استقرار نهادهای برخاسته از قانون اساسی به عهده گرفت.

امام خمینی (ره) نخست آیت الله موسوی اردبیلی را به دادستانی کل کشور و پس از شهادت آیت الله بهشتی، به ریاست دیوان عالی کشور منصوب کردند.

به این ترتیب تا چند ماه پس از وفات امام خمینی(ره) در سال ۱۳۶۸ ریاست قوه قضاییه ایران را بر عهده داشتند. از مهم‌ترین اقدامات وی در این مدت، تجدید نظر و بازنویسی قوانین قضایی ایران و تطبیق آن با فقه شیعه بود. از جمله سایر سمت‌های وی در این سال‌ها می‌توان به عضویت در نهادهای مهمی چون مجلس خبرگان قانون اساسی، شورای بازنگری قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری، شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات امنای فرهنگستان علوم اشاره کرد.